میراث آریا: محوطه ازبکی با دارا بودن تاریخی ۹هزار ساله و محل کشف اولین خشت دستساز بشر به عنوان نماد فرهنگ و تاریخ استان البرز مطرح است. در مرکز محوطه ازبکی تپه ای به ارتفاع ۲۶ متر قرار دارد که به عنوان بلندترین تپه این محدوده سازه معماری منسوب به دوره مادها را بر فراز خود جای داده است که اصطلاحا دژ مادی نامیده میشود. با مطالعات و بررسی های به عمل آمده در خصوص دژ ازبکی، این اثر معماریِ تقریباً سالم علاوه بر آنکه یکی از مدارک نادر تاکنون شناخته شده از دوران مادها را در ایران ارائه می کند، به یقین ویژگیهای اصیلتری از معماری نخستین فرمانروایان آریایی در ایران را به دست میدهد و در واقع رنگ و بوی مادی بیشتری دارد.
جغرافیای محوطه ازبکی
محوطه باستانی ازبکی با طول جغرافیایی ۵۰/۳۴ درجه و عرض ۳۵/۸۵ درجه در شهرستان نظرآباد در پانزده کیلومتری جنوب غرب شهر قدیم هشتگرد و در حدود دو کیلومتری غرب شهر سیدجمالالدین اسدآبادی، در ۸۵ کیلومتری شمال غرب تهران و شمال شرق روستای ازبکی واقع شده است. ارتفاع زمینهای این روستا از سطح دریا ۱۱۸۸ متر است.
نگاهی دقیق به محوطه نشان میدهد که ازبکی محوطه باستانی گستردهای است که در مرکز آن یک تپه بلند مخروطی شکل به ارتفاع حدود ۲۶ متر از سطح زمینهای اطراف و به قطر پایه حدود ۱۵۰متر در مرکز آن به چشم میخورد. در این محوطه وسیع و در اطراف تپه مرکزی ۷ تپه کوتاه نیز وجود دارد.
با توجه به آثار برجای مانده مشهود همچون یافتههای سفالی و بلندیهای معماری و لایههای باستانی، درمییابیم محوطه باستانی ابعادی به طول تقریبی یک کیلومتر در مسیر شرقی_غربی و حدود پانصد متر در مسیر شمالی_جنوبی دارد.
وجه تسمیه و بررسی معماری تپه ازبکی
در مورد وجه تسمیه نام تپه ازبکی و تعدادی از تپههای پیرامون آن توضیح اینکه به گفته شیوخ محلی نام این روستا به احتمال در دوران صفوی یا بعدها «یوزبیگی» بوده که با گذشت زمان به «اوزبیگی» و «ازبکی» تغییر یافته است. اما در مورد نام تپههای اقماری باید گفت پیش از آغاز حفاریهای علمی تنها سه عدد از آنها نامگذاری شده و بقیه بدون هویت بودند. از آنجا که تمامی منطقه ترکنشین است، طبیعتاً همانند تپه مرتفع ازبکی هر سه تپه نامهای ترکی داشتند. جنوب غربیترین آنها به دلیل قرار داشتن در کنار روستا و جاده در ارتباط با آن «یان تپه» (به فارسی: تپه کناری) نامیده میشد. تپه دیگری که تقریبا در مرکز محوطه قرار داشت و در واقع بزرگترین تپه اقماری بوده است، به احتمال به دلیل رنگ روشن خاک سطح آن «گوموش تپه» (در فارسی: تپه نقره ای) نام داشت. سرانجام، تپه جنوب تپه مرتفع و تقریباً چسبیده به دیوار چینهای جنوب باغ به «جیران تپه» (آهو تپه) موسوم بود، اما نامگذاری «مارال» در هماهنگی با جیران تپه، و «دوشان» (در فارسی: خرگوش) به خاطر وجود لانه دو خرگوش در آن برای دو تپه دیگر را هیأت اعزامی انجام داد.
برخی ویژگیهای معماری دژ مادی
بر اساس تحقیقات به عمل آمده توسط اساتید مرمت در این دژ، عرض دیوارهای داخلی از یک تا ۱/۸ متر متفاوت اما بیشتر آنها ۱/۲ متر بود. دیوارها بدون استثنا خشتی بوده است. اندودی که بر سطح دیوارها افزوده میشد، آمیختهای از کاه و گل بود و در تعدادی از اتاقها روی ایناندود با مادهای مانند گچ یا آهک سفیدکاری شده بود. این سفیدکاری در بسیاری از دیوارهای پوشیده با اندود کاهگل به خوبی مشهود بود. از آن جمله میتوان به دیوار شمالی و تاقچه تالار بزرگ اشاره کرد. افزون بر آن، در چندین مورد تکههای بزرگ و سفید و بهانداز کف دست گچ یا احتمالا آهک در میان آوار سقف و دیوارهای فرو ریخته به دست آمد و در یک مورد قطعهای به طول بیش از نیم متر از اندود دیوار فرو ریختهای در جنوب دژ در بخش انباریها یافت شده که سطح سفیدکاری شده آن کاملا سالم مانده بود. دست کم در یک مورد سطح بخشی از دیوار غربی تالار بزرگ یعنی سمت جنوب ورودی با رنگ قرمز اخرایی رنگ شده بود. برای آنکهاندود به خوبی بر سطح بچسبد شیوههای چندی به کار رفته بود و سطح برخی از دیوارها تا سه باراندود شده بود.
استفاده از تضاد رنگ برای زیبایی دیوارهای دژ مادی
اما در دژ ازبکی برای تزیین دیوارها شیوهای غیر از کاربست اندود و سفیدکاری نیز به کار رفته بود، شیوهای که در آن برای زیبا جلوهگر شدن نمای دیوارها از دو رنگ گل استفاده شده بود. به این معنی که خشتها به رنگ قرمز و رنگ مالت میان رجها خاکستری بود که سطح آنها با وجود گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال هنوز بسیار صاف و یکدست بود، به گونهای که در نگاه نخست بیشتر به سنگ تراشیده با سطح صیقل یافته میماند تا گل خام.
به نظر میرسد که تنها انگیزه برای ساختن چنین دیوارهای زمان بر چیزی نبود جز علاقه مادها برای تضاد رنگ یا به عبارت دیگر ایجاد نوعی سایه روشن در ستونها و ته ستونهای کاخ پاسارگاد یا هر کاخ دیگر هخامنشی که به منظور ایجاد سایه روشن انجام میگرفت، و خاستگاه آن بیش از گذشته تأمل کرد.
در یک جمعبندی میتوان گفت که فضای معماری محصور در بالای تپه ازبکی ساخت و سازی یادمانی برای سکونت شخصیتی اداری مانند حاکم یا فرماندار منطقه بوده است که به احتمال از سوی پادشاه مادها منسوب شده بود. در این دژ مستحکم کارهای اداری مربوط به قلمرو حکومتی، باریابی به حضور فرمانروا، نشستهای رسمی نمایندگان شهروندان (ریش سفیدان) یا فرماندهان نظامی و مانند آن انجام میگرفت و تعدادی نگهبان و مأمور امنیتی بر ورود و خروج افراد به دژ نظارت داشتند و احتمال از باریابندگان به حضور حاکم بازرسی بدنی به عمل میآوردند. در کنار این فعالیتهای به اصطلاح کشوری پیش بینیهای لازم برای دفاع از ساکنان دژ یا حتی تمامی یا بخشی از ساکنان پایین دژ به عمل آمده بود، مانند انبار کردن سنگ فلاخن به تعداد فراوان، حفر چاه آب و ایجاد دیوار دفاعی عریضی به قطر تقریبی پنج متر که ساخت وسازهای بالای تپه را همچون نگینی در میان گرفته بود. بر خلاف معماری مادها در محوطه هایی همچون زیویه، گودین، نوشیجان و هر منطقه دیگری در غرب ایران که از یک سو به دلیل نزدیکی به مرزهای شرقی امپراتوری آشور و از سوی دیگر بر اثر همسایگی با اورارتوییها و سکاهایی که تا سرزمینهای غرب مرکزی ایران نفوذ کرده و در تمامی طول قرن هفتم هم در تماس دائم با اقوام ایرانی از جمله مادها بودند، با استناد به مدارک موجود باستانشناختی معماری مادها نمی توانسته است در انزوا و به دور از نفوذ و تأثیر فرهنگ، هنر و معماری آنها به وجود آمده و به حیات خود ادامه دهد. دژ ازبکی، این اثر معماری تقریباً سالم علاوه بر آنکه یکی از مدارک نادر تا کنون شناخته شده از دوران مادها را در ایران ارائه می کند، به یقین ویژگیهای اصیلتری از معماری نخستین فرمانروایان آریایی در ایران را به دست میدهد و در واقع رنگ و بوی مادی بیشتری دارد.
گزارش از شیما عبداله خانی بر اساس گزارش دفتر فنی اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز
انتهای پیام/
نظر شما